رایتل

علی ماجدی، دیپلمات سابق، در گفتگو با تجارت‌نیوز مطرح کرد:

چین

چین پس از تدوین برنامه ۲۵ساله همکاری با ایران، عربستان را به‌عنوان منبع جدید تامین انرژی برگزید. به باور علی ماجدی، دیپلمات سابق، آنچه این اتفاق را رقم زد بیشتر به ناآرامی‌های داخلی در ایران و از دست‌دادن وجاهت بین‌المللی کشور مربوط می‌شود.

به گزارش تجارت‌نیوز، چین در حالی برای تحکیم روابط خود با عربستان در تلاش است که از تمایل امریکا به نفت و گاز خاورمیانه کم شده و عرب‌ها به گرمی پذیرای حضور دومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان در این منطقه هستند، با این حال این شائبه پیش می‌آید که این کشور با تدوین برنامه ۲۵ساله همکاری‌های مشترک با ایران که در سال ۱۳۹۹ ایجاد شد، چه شد که مبدا جدیدی برای تامین انرژی برگزید. آن هم در شرایطی که تنشی بین دو کشور رخ نداده است؟

در همین زمینه تجارت‌نیوز گفتگویی با علی ماجدی، معاون اقتصادی وزير خارجه در دولت اصلاحات و سفير ايران در آلمان در دولت‌های يازدهم و دوازدهم، انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

به نظر شما چه عاملی چین را به تحکیم روابط با عربستان و دیگر کشورهای عربی سوق داد؟

حدود یک دهه است که از تمایل آمریکا به منطقه خاورمیانه کاسته شده و دلیل این اتفاق هم کم شدن نیاز این کشور به تامین انرژی از منطقه است.

از سوی دیگر نیاز پکن به نفت و گازی کشورهای این منطقه روز به روز بیشتر می‌شود. تمام تلاش چین این است که جایگاه خود را از دومین قدرت اقتصادی جهان به قدرت نخست اقتصادی ارتقا دهد. رخدادی که دور از انتظار نیست و به نظر می‌رسد تولید ناخالص داخلی این کشور حداکثر تا سال ۲۰۳۵ میلادی از آمریکا بیشتر شود و جایگاه مطلوب خود را به دست آورد. بنابراین برای دستیابی به این جایگاه نیاز به انرژی دارد، به‌ویژه که توجهی هم به موضوعات زیست محیطی و توسعه انرژی‌های سبز ندارد و همچنان متقاضی نفت و گاز خاورمیانه است.

این کشور مگر تا کنون نیاز خود را از خاورمیانه تامین نمی‌کرد؟  

بله نیاز این کشور شرقی بیشتر از خاورمیانه و روسیه تامین می‌شد، اما آنچه اهمیت دارد اولویت‌بندی است. اصلی‌ترین محل تامین انرژی چین پیش‌تر ایران بود و البته روسیه. از عربستان و امارات هم نفت می‌خرید، اما امروز عربستان را جایگزین ایران کرده است.

به نظر شما دلیل تغییر اولویت‌بندی چین چیست؟  

این کشور در تلاش برای رسیدن به جایگاه نخستین اقتصاد بزرگ جهان تمایل به درگیری با تنش‌هایی که ایران این روزها با آن در کشمکش است، ندارد.

روسیه هم در پی حمله به اوکراین در عرصه بین‌الملل وجاهت خود را از دست داده و ایران هم با حمایت جسته و گریخته از آن جایگاه پذیرفته‌شده‌ای ندارد، در نتیجه پکن با هدف دوری از این فضای پرتنش در تلاش است. این کشور برای تامین نیاز خود به انرژی با کشورهایی وارد همکاری شود که در عرصه بین‌الملل پذیرفته‌شده‌تر هستند. به عبارت دیگر چین دنبال دردسرهای سیاسی نیست و وقتی بتواند نیازهای خود را از مبدایی کم‌دردسرتر تامین کند، حتما آن را جایگزین گزینه پردردسر می‌کند.

ایران می‌تواند چین را به پیمان‌شکنی متهم کند؟

ریاض بلندپروازانه به دنبال تحقق چشم‌اندازهای خود است و از همکاری با پکن استقبال می‌کند. به‌ویژه در شرایطی که حضور آمریکا در خاورمیانه کمرنگ شده است. عربستان به ازای انرژی که در اختیار چین می‌گذارد از فناوری‌هایی که این کشور به آنها مجهز است بهره‌مند می‌شود. فناوری‌هایی که کمتر از آمریکا نیست.

کشورهای اروپای غربی هم به چین متمایل شده‌اند. این کشور بازار گسترده‌ای برای مصرف کالاهای اروپایی دارد و مانند آمریکا بلندپروازی‌های سیاسی ندارد و در امور کشورها با عنوان مسائل حقوق بشری، دموکراسی و مانند این‌ها دخالت نمی‌کند.

با این همه ایران جای گله از چین را دارد؛ چراکه یک سند ۲۵ ساله بین دو کشور امضا شده، اما پکن اکنون با ایران و پروژه‌هایی که در این کشور متعهد به اجرای آن‌هاست کژدار و مریز رفتار می‌کند.

چه مشکلاتی در ایران ممکن است چین را به دردسر بیندازد؟

ایران به دلیل مباحث هسته‌ای در عرصه بین‌الملل به اندازه کافی پذیرفته نیست و ناآرامی‌های داخلی هم به این موضوع دامن زده است. مشکلاتی که در عربستان، قطر و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس وجود ندارد.

ایران اندک اندک در عرصه بین‌الملل منزوی شد و این برای چین دردسرساز است؛ چیزی که چینی‌ها هیچ تمایلی به آن ندارند. اگر دقت کنید می‌بینید که چین به طور مثال در حمله روسیه به اوکراین هم هیچ واکنشی از خود نشان نداد، در حالی که قدرت انجام این کار را داشت.

با این حال اگر ایران به ثبات داخلی و خارجی برسد، ممکن است چین دوباره به ایران متمایل شود؛ چون منافعش در اینجا بیشتر از عربستان تامین می‌شود.

ممکن است شکاف ایران و چین امریکا را به ایران و به نتیجه رساندن برجام متمایل کند؟

برجام به رابطه چین و آمریکا ارتباطی ندارد، مشکل برجام این است که در ایران و آمریکا مخالفان جدی دارد و به همین دلیل آن زمان که باید به آن پرداخته نشد و مشمول گذر زمان شده است.

ب

اشتراک این خبر در :