صمصامی: یکی از مواردی که مردم با تمام وجود اثر افزایش نرخ ارز را در زندگی و معیشت و اقلام اساسی حس کردند، «حذف ارز ۴۲۰۰» بود که در سال گذشته اتفاق افتاد، البته حذف ارز ۴۲۰۰ از سال ۹۷ شروع شد، یعنی دقیقاً در ۱۶ مرداد ۹۷ فهرست اقلام مشمول ۴۲۰۰ را که ۵ گروه کالا بودند جمع کردیم، و در فروردین ۹۸ گوشت را از شمول ارز ۴۲۰۰ خارج کردیم، که گوشت ۴۰هزارتومانی در بازار ناگهان رفت روی ۱۰۰هزار تومان، این افزایش قیمت را همه مردم مشاهده کردند. می‌گویند “این قیمت چرا افزایش پیدا کرد؟!”، خب، ارز ۴۲۰۰ حذف شد. در اردیبهشت ۹۸ یک‌دفعه کاغذ و لاستیک و برنج خارجی زیاد شد و رفت روی ۲۰هزار تومان چون ارز ۴۲۰۰ حذف شد، یا در بهمن ۹۸ ارز ۴۲۰۰ مربوط به قند و شکر حذف شد، و شکر کیلویی ۶هزار تومان ناگهان رفت روی ۱۸هزار تومان؛ و تیر خلاص به ارز ۴۲۰۰ در ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ زده شد؛ ما همه دیدیم در اردیبهشت ماه بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ قیمت مرغ رفت روی ۶۰ هزار تومان، روغن هر بطری ۸۰۰گرمی از حدود ۲۰ هزار تومان رفت روی ۶۰ هزار تومان، و بعد یک موج تورمی شدیدی در جامعه ایجاد کرد و به موج انتظارات تورمی شدیدی دامن زد‌، این یک واقعیتی هست که نه نیاز به دانش خاص اقتصادی دارد و نه خیلی پیچیده است و مردم به‌عینه در زندگی خودشان دیده‌اند و این واقعیت را حس کرده‌اند.

مجری: از نظر دولت این وضع قابل تحمل نبوده است، می‌گفتند “ما ارز کافی نداریم” و بعد آقای نوبخت مصاحبه کردند که “این‌قدر میلیون دلار ما هزینه کردیم برای ارز ۴۲۰۰ و به هدف نرسید و درگیر رانت و اختلاس شد و افزایش قیمت داشتیم.”، در دولت جدید گفتند “عملاً ما این‌قدر ارز نداریم که ادامه دهیم، پس قیمت را آزاد می‌کنیم و به‌ازای آن یارانه را زیاد می‌کنیم، نفری ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان بسته به دهک.”، یعنی این استدلال بود که “چیز ایده‌آلی برای ما نیست اما چاره‌ای نداریم، ارز را از کجا بیاوریم؟ و همین ارز ۴۲۰۰ درگیر رانت و دلال‌بازی است، و این افرادی که به‌عنوان واسطه می‌گیرند در جای دیگر خرج می‌کنند و از آن طرف قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند”.

صمصامی: در سال ۱۴۰۰ خدمت شما بودیم و با یکی از نماینده‌های محترم مجلس مناظره‌ای انجام شد و در برابر همین استدلال من عرض کردم که این‌طور نیست. این بحث رانت فراگیر یک اشتباه تحلیلی بزرگ بود و بعضاً که عمد داشتند یک دروغ بزرگ بود! ببینید، اگر واقعاً ارز ۴۲۰۰ رانت بود، چرا ما وقتی حذفش کردیم قیمت شکر ۶هزارتومانی، برای مصرف‌کننده شد ۱۸هزار تومان؟! رانت یعنی منِ واردکننده ارز ۴۲۰۰ می‌گیرم، با آن شکر و روغن وارد می‌کنم، و بعد با قیمت آزاد به مردم می‌فروشم، و مابه‌التفاوت به جیب من می‌رود. خب، وقتی ارز حذف شود رانت باید از جیب من خارج شود نه اینکه قیمت مصرف‌کننده افزایش پیدا کند! بنابراین این‌که قیمت کالاها افزایش پیدا کرد حکایت از این دارد که این ارز ۴۲۰۰ اتفاقاً به هدف اصابت کرده بود.

مجری: هیچ رانتی نبوده در توزیع ارز ۴۲۰۰؟

صمصامی: مثلاً در روغن ۱۰۰درصد به هدف زده بود، معاون محترم وزارت رفاه و افراد دیگر که در این بحث وارد شده بودند، در بعضی از این اقلام تحلیل کردند که ۱۰۰درصد به هدف خورده بود، مثل برنج و روغن.

مجری: یعنی شما می‌گویید ادامه آن سیاست به‌نفع کشور بوده ولو اینکه رانتی هم بوده باشد؟

صمصامی: قطعاً هر سیاستی که اجرا می‌کنید یک سری منافعی دارد و یک سری هزینه‌هایی؛ ما در اقتصاد تحلیل هزینه فایده می‌کنیم، چنانچه فایده آن سیاست از هزینه بیشتر باشد، آن سیاست توجیه می‌شود. ببینید، یک‌وقت این سیاست اجرا نشده بود مردم هیچ احساسی به این موضوع نداشتند، وقتی بحث رانت می‌شد می‌گفتند “بله، دولت راست می‌گوید که رانت است”؛ ولی وقتی حذف شد و این سیاست اجرا شد همه مردم با گوشت و پوست خودشان فهمیدند که این سیاست غلطی بود و باعث افزایش قیمت کالاهای اساسی شد.

مجری: بحث تأمین منابع ارزی چطور، آقای دکتر؟ دولت گفت “من ندارم بیشتر از این، شاید بالاخره تحت فشار ارزی هستیم باید برویم ارز تأمین کنیم دائماً برای مثلاً کالای اساسی اختصاص بدهیم و یک بخشی درگیر رانت می‌شود و نمی‌رسد به جامعه هدف و قابل ادامه نیست و بخواهیم هم نمی‌توانیم این‌گونه ادامه دهیم”.

صمصامی: این نکته‌ای بود که در همان جلسه من پاسخش را دادم، در مناظره گفتم که “ببینید، این‌که ما می‌گوییم منابع ارزی نداریم یعنی چه؟ آیا در کشور ارز نداریم یا نه ارز نفتی که بخواهیم به ۴۲۰۰ تومان تبدیل بشود و بخواهیم آن کالاهای اساسی را بخریم کمیاب است؟ گفتم ارز در کشور که هست، دولت و بانک مرکزی از نیما ارز می‌خرد و می‌دهد به واردکننده؛ و مابه‌التفاوتش با ۴۲۰۰ پایه پولی را بالا می‌برد، البته رئیس اسبق بانک مرکزی این را رد کرد، اما حالا به‌فرض اینکه این حرف درست باشد، ما در یک بررسی علمی نشان دادیم حتی اگر دولت ارز نفت نداشته باشد و بیاید ارز نیما را بخرد، مابه‌التفاوتش پایه پولی را بالا ببرد بالا و باعث ایجاد نقدینگی بشود، این یک تورم و یک آثار منفی رشد دارد، و اگر ارز را ببرد بالا و ۴۲۰۰ را حذف کند، این هم یک آثار تورمی دارد.

مجری: یعنی شما می‌گویید تورم آن مدل کمتر بود؟ دقیق بگویید که ملموس باشد در حوزه مواد غذایی قبل از حذف ارز ۴۲۰۰ روغن ۸۰۰گرمی ۲۰هزار تومان بود، الآن ۶۰هزار تومان است، اگر آن مدل را ادامه می‌دادیم چقدر بود؟

صمصامی: قطع به یقین ۶۰هزار تومان نمی‌شد! مرغ ۷۰هزار تومان نمی‌شد و خیلی کم افزایش پیدا می‌کرد.

مجری: چرا دولت به این روش تن داد؟

صمصامی: چون دولت تحلیل غلطی داشت، یک مسیری غلط جلوی دولت گذاشتند و دولت هم فکر کرد مسیر درست همین است.

مجری: شما مگر نگفتید با آقای رئیسی جلسه داشتید و نامه دادید؟!

صمصامی: بله، ولی توجه نکردند به صحبت‌های ما! کارشناس‌ها می‌گویند این مسیر داشتن ۴۲۰۰ غلط است، سؤال این است؛ همین الآن ما یک مسیری را رفتیم؛ آیا دولتی‌ها و کارشناس‌هایی که به دولت مشاوره می‌دهند فهمیدند که این مسیر غلط است؟ الآن شما از مردم مصاحبه کنید که وضعیت رفاهی شما قبل از حذف ارز ۴۲۰۰ در سال ۱۴۰۱ چگونه بوده، و الآن چگونه است! ببینید مردم چه می‌گویند و بعد با کارشناس‌هایی صحبت کنید که می‌گویند “ما رانت را از میان برداشتیم”! چه رانتی؟! وقتی معیشت مردم به خطر افتاده و با سختی مواجه شده است شما چه رانتی از بین بردید؟! شما رانت را از بین نبردید، شما معیشت مردم را خراب کردید! این چه سیاستی است شما اجرا کردید؟! این یک نکته.

من می‌خواهم به شما بگویم اولاً عامل اصلی این تورمی که در جامعه امروزمان می‌بینیم سیاست‌های غلط ارزی است و دوم اینکه سیاست‌های ارزی دولت از سال ۹۰ تا الآن هیچ تغییری نکرده است؛ سیاست اصلاً عوض نشده است، این سیاست چیست؟

ببینید سیاست این است: «بازار آزاد» هدف دولت در سیاست‌گذاری ارزی است، یعنی نرخ بازار آزاد که بالا می‌رود دولت هم نرخ‌هایی را که به‌عنوان نرخ رسمی تعیین می‌کند، بالا می‌برد(!) از آن بازار آزاد تبعیت می‌کند. ما در بیست فروردین سال ۱۳۹۷ که اطلاعیه شماره یک بانک مرکزی آمد و ارز ۴۲۰۰ مطرح شد، بعد از مدتی بازار ثانویه درست شد، چرا بازار ثانویه درست شد؟ چون نرخ ارز در بازار آزاد شروع به افزایش پیداکرد، به صادرکننده ارز گفتند “چرا ارز صادراتی را نمی‌آورید؟” گفت “چون می‌خواهم آزاد بفروشم”! خب، دولت هم اقتدارش را نشان نداد که ملزم کند که این اتفاق بیفتد؛ و ناچار شد بازار ثانویه را درست کند؛ و گفتند “آقای صادرکننده، شما ارز ۴۲۰۰ را بیاورید در نیما بفروشید و مابه‌التفاوتش را بروید با واردکننده توافق کنید.”، همین نرخ توافقی یعنی تبعیت از بازار آزاد! وقتی ما این کار را کردیم داریم علامت می‌دهیم به بازار آزاد که “ما نرخ شما را پذیرفتیم و تحت‌تأثیر تو هستیم”! خب، آن دوباره می‌رود بالاتر! دیدیم که در سال ۹۷ دلار تا ۱۷هزار تومان رفت بالا، بعد در یک مقطعی آمد پایین و دوباره رفت بالا، و متناظر با آن ۴۲۰۰ را ما بردیم تا ۸۰۰۰ تومان و حذفش کردیم و الآن شده ۲۸۵۰۰ تومان، کنارش آمدیم دوباره یک نرخ توافقی درست کردیم که این نرخ توافقی شد ۳۵هزار تومان و ۴۰هزار تومان، بازار مبادله ارز و طلا را درست کردیم، نرخ کشف شد چهل هزار تومان! این امر عجیب است، این چهل تومان از کجا درآمد؟ یعنی هیچ مکانیزم علمی دقیقی حاکم نیست بر این بازار! لذا الآن چه اتفاقی می‌افتد؟ ببینید، ما قیمت رسمی ارز را می‌بریم بالا، متناظر با آن قیمت کالاها می‌رود بالا، لاستیک، گوشت و شکر و غیره که قیمت اینها می‌رود بالا؛ وقتی قیمت اینها می‌رود بالا، یک موج تورمی ایجاد می‌شود، یک انتظارات تورمی ایجاد می‌شود، مردم نگران کاهش ارزش پول هستند، برای اینکه قدرت خرید پولشان حفظ شود هجوم می‌کنند به بازار دارایی؛ شامل سکه و ارز و غیره. و دوم این‌که این بازار آزاد بخش قابل‌توجهش بازار قاچاق است، منابع قاچاق از همین بازار تأمین می‌شود، حالا مفصل خواهم گفت وقتی قیمت کالا‌ها برود بالا قیمت کالای قاچاق هم می‌رود بالا و برای قاچاقچی ارزش دارد بیاید دوباره در بازار ارز و ارز بخرد ودوباره برود قاچاق کند و دوباره تقاضا در بازار ارز می‌رود بالا، و همین تقاضا باعث می‌شود دوباره قیمت ارز برود بالا، و این چرخه معیوب ادامه پیدا می‌کند و همین طور می‌رود بالا. یک‌زمانی می‌گفتند “مگر می‌شود دلار بشود ۳۰هزار تومان؟! اصلاً امکان‌پذیر نیست”.

مجری: پس با این وضعیت شما خیلی بدبین هستید! یعنی می‌گویید اتفاق خاصی نیفتاده است و ریل غلطی است که این وضعیت معیوب ادامه دارد، اما سؤالی اینجا پیش می‌آید؛ چرا در همین وضعیت که شما می‌گویید، بعضی وقت‌ها دولت موفق به کنترل می‌شود؟” مثال می‌زنم در ابتدای اسفند سال گذشته یعنی تقریباً دوماه پیش قیمت ارز 60هزار تومان را رد کرد، ولی یک‌دفعه گفتند به‌خاطر درهم که ریختند در بازار کنترل کردند و قیمت ارز کاهش پیدا کرد، شد ۵۵ و ۵۰ و ۴۷ هزار تومان تا ۴۵ رفت، این ریل معیوبی که می‌گویید چطور بعضی وقت‌ها جواب می‌دهد و موفق به کنترل می‌شود و بعضی وقت‌ها جواب نمی‌دهد و بدتر می‌شود؟

صمصامی: این جواب دادن نیست! مثل کسی که تب دارد و گاهی تبش می‌آید پایین و بعد بالا می‌رود و مرتب تکرار می‌شود! این نوسانات شدید تب به‌مفهوم خوب‌شدنش نیست، ثبات مدنظر ماست! این که ما با یک انتظاراتی وقتی که با عربستان رابطه ما خوب می‌شود و بازار بیاید پایین خوشحال شویم بگوییم “چه‌خوب!” این اوج ضعف بازار ماست و ضعف سیاست ماست. برای چه آقا اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند؟ برای این که بازار ما و ارز ما و سیاست‌های اقتصادی و معیشت مردم با این شوک‌ها بالا و پایین نشود و گرنه شما دارید همه‌چیز را می‌بندید به این اخبار و انتظارات! این می‌شود یک اقتصاد بی‌ثبات! لذا این را من موفقیت نمی‌دانم. اصلاً ببینید، این دقیقاً چیزی است که الآن دشمن دنبالش است و رصد می‌کند. ما در جنگ اقتصادی هستیم، و در این جنگ اقتصادی، محکم‌ترین و کارآترین و بران‌ترین ابزار دشمن برای نابودی اقتصاد ما نرخ ارز است، این را خودشان در کتاب‌هایشان می‌گویند.

مجری: زمانی که قیمت ارز شد ۶۰ هزار تومان یکی از چهره‌های مطرح آمریکایی توییت زد که “قیمت ارز خیلی زودتر از آنچه ما فکر می‌کردیم به این نقطه رسید”.

صمصامی: بحث این است که ما باور نکردیم در جنگ اقتصادی هستیم، ما در اقتصاد آرایش جنگی نگرفتیم، این دقیقاً چیزی است که آنها می‌خواهند، ما با دست خودمان سیاست‌هایی را اجرا می‌کنیم که آن‌ها به‌دنبال تحققش در جامعه ما هستند!

من اشاره‌ای کنم به سیاست‌های اخیر بانک مرکزی که چقدر سیاست‌های متناقضی اجرا کرده است، و دقیقاً این سیاست‌ها دنباله‌روی سیاست‌های قبلی است، یعنی هیچ تغییری در این سیاست‌ها اعمال نشده است. رئیس محترم بانک مرکزی عوض شد، چرا عوض شد؟ چون ارز بالا رفته بود، رئیس قبلی نمی‌توانست کنترل کند، گفتیم “شما بروید، و شما بیایید که می‌توانید کنترل کنید”! حالا چه اتفاقی افتاده است؟ ایشان اول گفتند “من یک نرخ اعلام می‌کنم، آن هم نرخ نیمایی ۲۸۵۰۰ است و اقتصاد فقط یک نرخ دارد و ۲۸۵۰۰ است”.

مجری: چرا ۲۸۵۰۰ تومان؟ چرا ۲۹ یا ۲۷ نه؟ براساس چه معادله خاصی این است؟

صمصامی: بانک مرکزی هیچ معادله خاصی در این مورد ندارد!

مجری: 4200 همین‌گونه شد! البته بعداً یکی از همین آقایان اعلام کرد که یکی گفت “۴۲۰۰ و همین طوری تصویب شد”.

صمصامی: این هم هیچ منطقی ندارد؛ به‌لحاظ محاسباتی می‌گویم!

مجری: مردم می‌گویند “وقتی ۲۸۵۰۰ است یعنی لابد تا همان صفر آخرش محاسبه شده است”!

صمصامی: چون سامانه نیما وجود داشته است متناسب با عرضه و تقاضا در یک‌جا ثابت کردند روی ۲۸۵۰۰ نگه داشتند وگرنه خودشان بالا و پایین می‌کردند.

مجری: پس شما می‌گویید مبنای مشخصی ندارد.

صمصامی: البته نرخ 4200 براساس محاسبات علمی که من انجام دادم اتفاقاً نرخ درستی بود، محاسبات من ۴۳۰۰ بوده است، من از «عدد 4200» دفاع می‌کنم، مبنای محاسباتی دارد.

خب، گفت “من با این نرخ ۲۸۵۰۰ ارز را می‌دهم به همه صادرکننده‌ها.”، بعداز یک مدتی گفت “فروش ۲۰۰۰ دلار متوقف شود.”، که البته فروش ۲۰۰۰ دلار سیاست غلطی بود، چرا ما باید به مردم ۲۰۰۰ دلار بفروشیم؟ منطق چیست؟

مجری: چون اگر ما نفروشیم مردم می‌روند سراغ بازارهای غیررسمی‌تر و بازار بیشتر به‌هم می‌ریزد، به‌نظرم می‌رسد استدلال غلطی نیست.

صمصامی: مشکل همین جاست که آن بازارهای غیررسمی را به‌رسمیت می‌شناسیم!

اشتراک این خبر در :