مالکان و سهامداران اصلی بانک‌های خصوصی از طریق ساخت مال‌ها صاحب اموال افسانه‌ای می‌شوند و ریسک را از طریق تأمین بانک مرکزی و دولت به کل اقتصاد و مردم تحمیل می‌کنند. تورم را بر گرده شهروند می‌گذارند و آن تورم دارایی آن‌ها را چند برابر می‌کند. در اصل ما اینجا، با حرکت از مصرف‌گرایی به سمت ساخت مال‌ها مواجه نیستیم، بلکه اقتصاد سیاسی بر اساس روابط بانک‌ها، روابط بانک‌ها و دولت، روابط بانک‌ها و بانک مرکزی و ترس حکومت از سپرده‌گذارها فضایی فراهم کرده برای اینکه صاحبان این مال‌ها ثروتمند بشوند و بناهایی بسازند که خودشان می‌توانند مشوق مصرف‌گرایی باشند.
در ایران در شهرهای جنوب یا شمالی گونه‌ای از آب و هوا را داریم که الزام به استفاده از کولرهای گازی هست، اما کولرهای گازی در همه جای ایران رو به گسترش است. حتی مدل‌های پرمصرف و تقلبی هم از طریق قاچاق وارد می‌شود و چون قیمت‌های انرژی غیرواقعی هستند مردم برای اینکه کولرگازی استاندارد بخرند انگیزه‌ای ندارند. بسیاری از کولرهای گازی موتور غیراستاندارد دارند که ۲ تا ۳ برابر استاندارد برق مصرف می‌کنند.
شکل فضایی مال‌ها و ساختمان‌های عظیم با این تشکیلات و لوکس بودن داخلش تجلی فضایی هویت جامعه شناختی‌ای است که در دو دهه گذشته بر جامعه ایران حاکم شده است. آن هویت جامعه‌شناختی همان توزیع رانت و خلق نابرابری و تکثیر نوکیسه‌هاست. نوکیسه‌ها اغلب از مکانیسم بانکی و ارزی و مشابه این‌ها درآمده‌اند. اثر این مسئله به لحاظ ذهنی حس نابرابری را به‌شدت گسترش می‌دهد. مضاف بر اینکه حس ناامیدی را در طبقات نابرخوردار تقویت خواهد کرد؛ یعنی یک ایرانی که در خرج زندگی روزمره‌اش مانده افسانه‌های ایران مال را بشنود حس نابرابری در او تشدید می‌شود و از مرحله نارضایتی و خشم به تنفر هم کشیده می‌شود؛ یعنی امروز شاهد آغاز گذر مردم از نارضایتی به تنفر هستیم.
گاهی می‌گوییم آمار دقیق نداریم یک وقت هم می‌گوییم من نمی‌خواهم آمار را دقیق کنم. اگر دولت از همان شش سال پیش شروع به دقیق کردن آمارها کرده بود شاید تا امروز این کار شده بود. همه کشورها بالاخره روزی شروع کردند تا این آمارها را دقیق کنند. اصلاح یارانه‌ها مراحل دارد و در مرحله اول باید نظام رفاهی اصلاح بشود. آیا می‌شود یارانه‌ها را هدفمند کرد بدون اینکه نظام مالیاتی اصلاح شده باشد؟ آیا اصلاً می‌توان به‌‌گونه‌ای اصلاح کرد که ضریب خطا صفر شود؟
گفت‌وگو با دکتر محمد فاضلی
🔸منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۱۷

اشتراک این خبر در :